من از اون دسته آدمايي ام که وقتي دلم ميشکنه
به جاي اينکه مثل بچه آدم برم به طرف بگم
که فلان کارت زشت بوده ، و من از دستت ناراحتم.
سکوت ميکنم و تو خودم ميريزم.
بعد هي بهش فکر ميکنم هي فکر ميکنم و هزار بار حرف و اتفاقي که ناراحتم کرده و مروز ميکنم
بعد هي براش دليل ميارم تو ذهنم هزار بار يارو رو محاکمه ميکنم ولي هيچي به روش نميارم
انقدر اينکار و ادامه ميکنم و زجر ميکشم و زجرم ميکشم و با خودم کلنجار ميرم که ديگه کم کم از اون آدم فاصله ميگيرم .
ديگه بود و نبودش مهم نيست برام
ديگه دلم نميخوام ببينمش درحالي که تموم اين مدت احتمالا حتي طرف نميدونه که """ من از دستش ناراحتم . """
اين نقطه ضعمو اصلا دوست ندارم خدايا کمکم کن تا اصلاحش کنم در سال و قرن جديد الهي آمين
درباره این سایت